جدول جو
جدول جو

معنی کباب چینی - جستجوی لغت در جدول جو

کباب چینی
(کَ بِ)
کبابه. (ناظم الاطباء). رجوع به کبابه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ساختن و فراهم کردن دستاویز و بهانه برای گرفتار کردن و به زحمت انداختن کسی، فتنه انگیزی
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
تهیۀ مقدمات عملی برعلیه کسی. توطئه. و با فعل کردن استعمال شود
لغت نامه دهخدا
(کِ)
فال بینی. فالگیری. رجوع به فال بینی و فالگیری شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسباب چینی
تصویر اسباب چینی
ساخت و پاخت تهیه مقدمات عملی علیه کسی یا کسانی توطئه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسباب چینی
تصویر اسباب چینی
توطئه
فرهنگ فارسی معین
تبانی، توطئه، دسیسه، ساخت وپاخت، تمهیدمقدمه، مقدمه چینی
فرهنگ واژه مترادف متضاد